متن کامل اشعار شب عاشورا حاج محمود کریمی

مغیث الشیعه

معرفی مداحان و ذاکران

متن کامل اشعار شب عاشورا حاج محمود کریمی

 

 

روضه

میدونیم که این شبا سر به ما زدی اقا

اومدی تصلای قلب ما شدی اقا

جون عالم فدات پسر فاطمه

با خودت قلبم و میبری علقمه

همه جا کربلا همه جا نینوا

من ابالفضلیم به امید خدا

***********

ما یه عمره که هر روز بی قرار عباسیم

غیر حضرت عباس هیچ کسی رو نمیشناسیم

بی قراریم و امروز اخرین امید ماس

زندگیمون و میدیم پای حضرت عباس

با همین روضه ها به خدا میرسم

من ابالفضلیم به امید خدا

***********

درمون همه دردا روضه های اقامه

روضه لب خشکش روضه امان نامه

روضه جیگر سوز مادر علی اصغر

روضه تمنای اون همه زن و دختر

وقتی که بدون دست از روی فرس افتاد

روضه حرم وقتی ساقی از نفس افتاد

سر ماه حسین میون راه شکست

علم افتاد زمین کمر شاه شکست

*************************

یک لحظه ام شده به روی پای خود بایست

فریاد می زنند که پاشیده لشکرم

با هر عذاب و زحمت و جان کندنی شده

باید تو را از علقمه تا خیمه ها برم

دستی به تن نمانده که بر شانه ام نهی

باید کشان کشان برمت جانب حرم

یک یا علی بگو و به همراه من بیا

می بردمت به خیمه اگر بود اکبرم

درمانده ام کنار تو باشم و یا خبر

از حال و روز تو برسانم به دخترم

رفتی تمام اهل حرم نیمه جان شدند

برگرد تا نمرده ز دلشوره خواهرم

برگرد تا نرفته کسی جانب خیام

برگرد تا نگفته کسی وای معجرم

زهرا گرفته در دم اخر سر تو را

من را بگو که شمر نهد پا به حنجرم

تو سر نهاده ای دم اخر به سینه ام

من را بگو که رو به زمین می شود سرم

من را بگو که در دل گودال قتلگاه

از تن جدا کنند سرم پیش مادرم

تو فقط دست به زانو مزن و گریه مکن

گیرم ای شاه کسی نیست خودم نوکر تو

لحظه ای فکر کنی پیر شدم مدیونی

در سرم هست همان شوق علی اکبر تو

من خودم یک تنه از کرب و بلا می برمت

چه کسی گفته که پاشیده شده لشکر تو

تو برایم نگرانی چه می اید سر من

من برایت نگرانم چه می اید سر تو

همه را بدرقه کردی و به میدان بردی

می روی هیچ کسی نیست به دور و بر تو

بده پیراهن خود را که خودم پاره کنم

نمی ارزد سر این کهنه شده پیکر تو

وای از معجر من معجر من معجر من

وای از حنجر تو حنجر تو حنجر تو

سعیم این است ببینم بدنت را اما

چه کنم شمر نشسته جلوی خواهر تو

شب اخر بگذار این پر من باز شود

بیشتر روی تو چشم تر من باز شود

حرف هجران مزن اینقدر مراعاتم کن

دست بردار دل مظطر من باز شود

جان زینب برو از کرب و بلا زود برو

مگذاری گره معجر من باز شود

پای دشمن به روی پیکر تو باز شود

جان زینب برو مگذار غروب فردا

سمت گودال ره مادر من باز شود

لااقل قول بده زود خودت جان بدهی

زمینه

کنار علقمه محشر به پا شد

امید خیمه ها اخر فدا شد

علم افتاد بر روی زمین و

دو دست ساقی از پیکر جدا شد

برادر غرق خونه برادر نیمه جونه

برادر کاکلش اتش فشونه

یکی تو اسمونا نوحه خونه

امون از بی وفایی زمونه

تویی که از غم زینب هلاکی

منم که از غمت قدم کمونه

برادر روی خاکه برادر سینه چاکه

برادر از غم خیمه هلاکه

*************

داره از نیزه ها بارون می باره

زمین از خون ساقی لاله زاره

خبر بر شاه مظلومون رسونید

که ساقی یک تن و دشمن هزاره

برادرغصه داره برادر بی قراره

شده مشک برادر پاره پاره

برادر خواهرت چشم انتظاره

خبر از حال و روز تو نداره

اگه که بر نگردی خواهرت رو

بلا تکلیفی از پا در میاره

برادر نا امیده به خاک و خون تپیده

علم افتاده با دست بریده

**********

اگه سردار من سقا نمیشد

حریفی روبروش پیدا نمیشد

اگه بودش قدم تا نمیشد

پای دشمن به خیمه وا نمیشد

برادر مرده مرده برادر مرده درده

هنوز تو خیمه میگن بر می گرده

اونایی که نیومد پیکراشون

هنوزم چشم به راهن مادراشون

شهیدای ابالفضلی هنوزم

میخونن روضه ماد رها براشون

شهیدم برنگشته شهیدم تو بهشته

شهیدم حرفش و با خون نوشته

واحد

دلبر ناز افرین یا ابوفاضل

باور و عشق و یقین یا ابوفاضل

ای امیر مه جبین یا ابوفاضل

ای امید واپسین یا ابوفاضل

علمدار کربلایی و وزیر مولایی

منم زیر سایه لطفت تویی که بالایی

امیر و فرمانده لشکر در عین سقایی

تو مارا میبینی ز بس که اقایی

پسر ام البنین یا ابوفاضل

که شدی قطع الیمین یا یا ابوفاضل ابوفاضل

ای علمدارت خدا یا ابوفاضل

با پیمبر هم نشین یا ابوفاضل

دل از اهل خیمه ها برده صدای قرانت

نماز احیا شد به خون و از قنوت دستانت

فدائیان حرم امروز همه در فرمانت

حرم در ارامش به حکم چشمانت

تیغ تیز مجتبایی یا ابوفاضل

قدرت خون خدایی یا ابوفاضل

ساقی لب تشنه هایی یا ابوفاضل

هر که گوید با نوایی یا ابوفاضل

تو هستی بابا الحوائج تا قیامت یا مولا

دخیلم یا حضرت عباس به نامت یا مولا

پناه زینب تو بودی و امامت یا مولا

سلام خورشید است به بامت یا مولا

غرق به خون برادرم یا ابوفاضل

خفته کنون برابرم یا ابوفاضل

خیز و ز جا و کن نظر یا ابوفاضل

قد خمیده مرا یا ابوفاضل

جامه صبر می درد یا ابوفاضل

زینب اگر که بنگرد یا ابوفاضل

دست بریده تو یا ابوفاضل

رنگ پریده مرا یا ابوفاضل

دو چشم خونین خود بگشا به چشمانم بنگر

نمانده قوت به زانویم که برگردم دیگر

ز جا بر خیز ای دلاور چون به خیمه زد لشکر

سرت تا ابرویت شکسته چون حیدر

اب نمیخورد دگر یا ابوفاضل

رقیه گر کند نظر یا ابوفاضل

مشک دریده تو و یا ابوفاضل

قد خمیده مرا یا ابوفاضل

زود بود که دشمنان زنند بر سر سنان

راس بریده تو و راس بریده مرا

دودمه

به خیمه قحط اب است همه دل ها کباب است

علی اصغر به دامان رباب است

عطش بالا گرفته دل سقا گرفته

که لب ها تشنه یک جرعه اب است

شور

عشقت ابرومه لطفت ارزومه

جز عشق تو تو مولا عشقا بی دوومه

یابن فاطمه یا ابالفضل شاه علقمه یا ابالفضل

سایه سرم یا ابالفضل ساقی حرم یا ابالفضل

**********

مجنون تو بودن کار دله اقام

این سر به تن من نا قابل اقا

اسوه ادب یا ابالفضل فارس العرب یا ابالفضل

ای عماد یا ابالفضل من اعتقاد من یا ابالفضل

***********

دامان تو هر کس با گریه بگیر

چون زنده به عشقه هرگز نمیمره

مهر و ماه من یا ابالفضل پادشاه من یا ابالفضل

عشق منجلی یا ابالفضل جلوه علی یا ابالفضل

***********

پرچم روز محشر دست خوده زهراست

راهی بهشتیم با رایت العباس

حضرت وفا یا ابالفضل شیر کربلا یا ابالفضل

عشق عالمین یا ابالفضل دلبر حسین یا ابالفضل

شور (حاج محمد صمیمی)

دلم مدیون چشماته ابالفضل

لبم مهمون دریاته ابالفضل

یا عباس جیبل مای لسکینه

الا مادر به قربون جمالت

رخ چون بدر و ابروی هلالت

شنیدم کام عطشان جان سپردی

گل ام البنین شیرم هلالت

یا عباس جیبل مای لسکینه




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: متن کامل اشعار شب عاشوراحاج محمود کریمیعاشورا

[ دو شنبه 26 مهر 1395

] [ 21:52 ] [ moqisoshie@ ]

[ ]