القاب و کنیههای امام علی علیه السلام
۱ـ امیر النحل
نحل زنبور عسل را گویند.شاعری گفته است:
ولایتی لامیر النحل تکفینی
عند الممات و تغسیلی و تکفینی
و طینتی عجنت من قبل تکوینی
من حب حیدر کیف النار تکوینی
(ولایت و دوستی من با امیر نحل، در وقت مرگ و غسل و کفن مرا کفایت میکند. سرشت من پیش از آفرینشم با دوستی حیدر آمیخته، پس چگونه آتش مرا خواهد سوخت)
علامه سبط ابن جوزی گوید: مؤمنان به زنبور عسل مانند، زیرا زنبور عسل چیز پاکیزه میخورد و چیز پاکیزه مینهد، و علی امیر مؤمنان است.
امام صادق علیه السلام فرمود: محققا شما در میان مردم مانند زنبور عسل در میان پرندگان هستید. اگر پرندگان از محتوای درون زنبور عسل با خبر بودند یک زنبور عسل باقی نمیماند و همه را میخوردند همچنین اگر مردم را از محبتی که شما از ما خاندان در دل دارید با خبر میشدند شما را با زخم زبانهاشان می خوردند و در نهان و آشکار به شما ناسزا میگفتند. خداوند رحمت کند بندهای از شما را که بر ولایت ما باشد.
۲ـ الأنزع البطین
انزع از ماده (نزع) است به معنای کسی که موی جلوی سر او ریخته باشد، و نیز به معنای کنده شدن و بریده شدن از چیزی است از جمله از شرک و گناه.
بطین از (بطن) است به معنای کسی که شکم بزرگ دارد، و نیز کسی که باطنش از علم سرشار است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ای علی، خداوند تو را و خاندان و شیعیان و دوستان شیعیان تو را آمرزیده است، پس مژدهباد تو را که تو انزع بطین هستی، از شرک بریدهای و از علم سرشاری.
علامه سبط ابن جوزی گوید: او را بطین گویند، زیرا باطنش سرشار از علم بود، او خود میگفت: (اگر برایم بالشی تا کنند (بر آن نشینم و) همانا در تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم برابر یک بار شتر مطلب گویم).و او را انزع گیند، زیرا از شرک بریده بود.
ابن اثیر گوید: در وصف علی علیهالسلام آمده که او انزع بطین بود. آن حضرت موی جلو سرش ریخته بود، و شکمی بزرگ داشت. و گویند: معنایش آن است که او از شرک بریده بود و باطن او از علم و ایمان سرشار بود.
ابن منظور گوید: تازیان ریختگی موی جلوی سر را دوست میدارند، و چنین کسی را به فال نیک میگیرند.
۳ـ یعسوب الدین
آن حضرت را یعسوب الدین و یعسوب المؤمنین نامیدهاند، زیرا یعسوب ملکه زنبوران عسل است که از همه قویتر و هوشیارتر است، بر در کندو میایستد و هر زنبوری که عبور میکند دهانش را میبوید، اگر بوی بدی از او بشنود میفهمد که از گیاه بدی استفاده کرده، پس او را دو نیم میکند و بر دو کندو میافکند تا زنبورهای دیگر عبرت گیرند.علی علیه السلام نیز بر در بهشت میایستد و دهان مردم را میبوید، هر کسی را که بوی دشمنی خود ازاو بشنود در آتش دوزخ میافکند.
۴ـ ابو تراب
ابو تراب به معنای پدر خاک، یا دمساز خاک، یا پدر و رئیس خاکیان است.
شاعربزرگ، شیخ کاظم ازری رحمه الله گوید:
لم تکن هذه العناصر الا
من هیولاه حیث کان أباها
(این عناصر (چهارگانه) از ماده او به وجود آمدهاند، زیرا که او پدر عناصر است.)
شاعر توانا عبد الباقی افندی مصری رحمه الله گوید:
یا أبا الاوصیاء انت لطه
صهره و ابن عمه و اخوه
ان الله فی معانیک سرا
اکثر العالمین ما علموه
انت ثانی الآباء فی منتهی الدو
رو آباؤه تعد بنوه
(ای پدر اوصیا، تو داماد عمو زاده و برادر طاها (پیامبر خدا) هستی).
(خدا را در وجود تو اسراری است که بیشتر مردم عالم نمیدانند).
(تو در آخر دایره وجود (در قوس صعود) آن دومین پدر هستی که پدرانش فرزندان او به حساب میآیند).
شیخ علاء الدین سکتواری در محاضره الأوائل (ص ۱۱۳) گوید: نخستین کسی که به کنیه (ابو تراب) نامیده شد علی بن ابی طالب رضی الله عنه است، این کنیه را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، به او داد آن گاه که دید او بر روی زمین خوابیده و خاک بر پهلوی او نشسته است، از روی لطف و مهربانی به او فرمود: برخیز ای ابو تراب.
و این محبوبترین القاب او به شمار میرفت، و از آن پس، به برکت نفس محمدی این کرامتی برای او گردید، زیرا خاک خبرهای گذشته و آینده تا روز قیامت را برای او باز میگفت. این را بفهم که رازی است بیپرده.
عبایه بن ربعی گوید: به عبد الله بن عباس گفتم: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از چه رو علی علیه السلام را ابوتراب نامید؟ گفت: از آن رو که علی علیه السلام صاحب زمین و حجت خدا بر اهل آن پس از رسول خداست، و بقای زمین و آرامش آن به اوست، و از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم می فرمود: چون روز قیامت شود و شخص کافر پاداش و نزدیکی و کرامتی را که خدای متعال برای شیعیان علی آماده نموده ببیند گوید: (ای کاش من ترابی بودم) یعنی کاش از شیعیان علی (ابو تراب) بودم. و این است معنای این آیه که کافر گوید: کاش من تراب (خاک) بودم.
علامه مجلسی رحمه الله در بیان این جمله گوید: ممکن است ذکر آیه در اینجا برای بیان علت دیگری در نامگذاری آن حضرت به ابو تراب باشد، زیرا شیعیان او به جهت تذلل بیش از اندازه و تسلیم بودن در برابر فرمانهای حضرتش تراب نامیده شدند ـ چنانکه در آیه کریمه آمده ـو چون آن حضرت صاحب و پیشوا و زمامدار آنهاست ابوتراب نام گرفته است.
۵ـ امیر المؤمنین
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اگر مردم میدانستند که علی از چه زمانی امیر مؤمنان نامیده شد هرگز فضائل او را انکار نمیکردند. وی آنگاه این لقب گرفت که آدم میان روح و جسد بود (و هنوز آفرینش او کامل نگشته بود)، و آنگاه که خداوند (در عالم ذر از آفریدگان اقرار گرفت و) فرمود: (آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا). فرمود: (من پروردگار شما هستم، و محمد پیامبر شماست، و علی امیر شما).
جابر بن یزید گوید: به امام باقر علیه السلام گفتم: چرا امیر مؤمنان علیه السلام را بدین لقب نامیدهاند؟ فرمود: زیرا مؤمنان را آذوقه (علم و معرفت) میرساند، مگر نشنیدهای که در کتاب خدا (در داستان یوسف) فرموده: و نمیر أهلنا (و خانواده خود را آذوقه میرسانیم) ؟!
امام صادق علیه السلام فرمود: آن حضرت به لقب امیر مؤمنان نامیده شده، و امیر از میره العلم است (خوراک علم رساندن)، زیرا عالمان از علم او بهره میبرند، و علمی را که از او ستاندهاند به کار میگیرند.
عبد المؤمن می گوید: به امام باقر علیه السلام گفتم: از چه رو امیر مؤمنان را بدین لقب نامیدند؟ فرمود: زیرا آذوقه رسانی مؤمنان به دست اوست، اوست که آنان را خوراک علم میدهد.
هنگامی که علی علیه السلام به دنیا آمد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خانه ابی طالب رفت، علی علیه السلام به وجد آمد و در چهره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خندید و گفت: (سلام بر تو ای رسول خدا). سپس گفت: (به نام خداوند بخشاینده مهربان، تحقیقا مؤمنان رستگار شدند، آنان که در نماز خشوع دارند). رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: تحقیقا به سبب تو رستگار شدند، به خدا سوگند تو امیر آنهایی که از دانشهای خود به آنان خوراک معنوی میدهی، و به خدا سوگند تو رهنمای آنانی و آنان به سبب تو هدایت مییابند.
اشکال
از این اخبار استفاده میشود که علت نامگذاری علی علیه السلام به امیر المؤمنین آن است که مؤمنان از دست او خوراک معنوی میگیرند و او نیز خوراک معنوی آنان را تأمین مینماید، و این میرساند که امیر از میر گرفته شده و این خلافی روشن است، زیرا امیر بر وزن فعیل از کلمه امر که مهموز الفاء است گرفته شده، و میر اجوف یائی است و میان انها در اشتقاق تناسبی وجود ندارد.
پاسخ
پاسخ این اشکال همان است که علامه مجلسی رحمه الله فرموده است که: (میره با کسره میم به معنای جلب کردن و فراهم آوردن طعام است، و پاسخ این اشکال که مبدأ اشتقاق امیر با میر یکی نیست از چند وجه است:
الف) این که قلب صورت گرفته باشد (جا به جایی حروف یا تغییر بعضی به بعض دیگر)، و این به چند جهت درست نیست و آن جهات روشن است.
ب) آن که امیر فعل مضارع به صیغه متکلم باشد، و آن حضرت این جمله را میفرموده (امیر المؤمنین یعنی: مؤمنان را آذوقه میدهم) سپس علم بالغلبه شده و به صورت اسم در آمده و حضرتش بدین نام مشهور گشته است، مانند تأبط شرا که جملهای است که نام شخصی شده است .
ج) مراد آن است که امیران دنیا را از آن رو امیر گویند که به پندار خودشان عهده دار تهیه خوراک و آذوقه و ما یحتاج مردم در امر معاش آنهایند، و علی علیه السلام هم امیر مؤمنان است و امارتش در امری بزرگتر از امور فوق است، زیرا به آنان خوراکی میرساند که موجب حیات ابدی و نیروی روحانی آنهاست گر چه با سایر امیران در مورد میر جسمانی نیز شریک است، و این بهترین وجه است).
توضیح
این که در کلمه (قلب) صورت گرفته باشد، درست نیست، زیرا اولا قلب خلاف قاعده ادبی است. ثانیا اگر عین الفعل میر (یاء) به فاء الفعل انتقال یافته باشد می شود یمر، و وزن فعیل آن میشود: یمیر، و روشن است که مقصود ما حاصل نمیشود زیرا یمیر غیراز امیر است. و اگر منظور از قلب، قلب جوهری یعنی ابدال باشد، باز هم درست نیست، زیرا دلیلی برای این قلب وجود ندارد.
و این که امیر فعل مضارع باشد گر چه از وجه اول به واقع نزدیکتر است اما باز هم درست نیست، زیرا اگر فعلی به صورت اسم درآمد، بر اساس حکایت باید همیشه به یک صورت باشد و حرکت آخر آن تغییر نیابد، بنا بر این باید همیشه أمیر المؤمنین به صورت مرفوع خوانده شود در صورتی که میدانیم إعراب این کلمه به حسب عوامل مختلف تغییر مییابد.
اما وجه سومی کلامی وجیه و قولی لطیف است که به اندکی توضیح نیاز دارد.
توضیح آنکه: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم واسطه فیض خداوند به موجودات است و هر نعمت مادی و معنوی که به آفریدگان میرسد به واسطه آن وجود مقدس است.
و از آن جهت که علی علیه السلام دروازه شهر علم و فقه و حکمت رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم است، و نورش با نور آن حضرت یکی است و از منبع همان نور جدا شده و نفس و روح و جایگاه علم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است، و آن دو بزرگوار از یک پستان شیر معنا خوردهاند، و هر دو از نور خداوند جدا گردیدهاند، پس علی علیه السلام در همه فضائل و مناقب ـ جز نبوت ـ شریک رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است، بنابر این آن وجود مقدس نیز واسطه فیض خداست و برکات مادی و معنوی از مجرای آن امام بزرگوار به آفریدگان به ویژه به مؤمنان میرسد. از این رو میتوان گفت که آن حضرت امیر و سالار مؤمنان است که مسئولیت فراهم آوردن آذوقه و خوراک معنوی مؤمنان به عهده اوست.
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ص ۴۴
احمد رحمانی همدانی
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: القاب و کنیه های امام علی علیه السلامالقاب امام علیامام علی
[ سه شنبه 30 شهريور 1395
] [ 17:59 ] [ moqisoshie@ ][